بسم الله الرحمن الرحیم
سلام...یه سلام از روی شرمندگی!
شرمندگی از محبت بی دریغ دوستان خوبم که با بازدیدهای روزانه بهم ثابت کردند که یه
فقه و حقوقی آخر مرام و معرفته...
بالاخره کانتر وبلاگ از هزار گذشت و امروز شاهد یه وبلاگ چهار رقمی هستیم که با
اینکه خصوصی هست،چنین بازدیدی در طول تنها دوماه واقعا خوشحال کننده و باور نکردنیه!
اولین پست وبلاگ رو یادش بخیر تو کافی نت دانشگاه زدم...روز اول یکشنبه بود و رسولی
از همون جلسه اول با غیبتش به همه فهموند که بزرگترین غایب تاریخه...!
اوایل اصلا دل و دماغ آپ کردن نداشتم...بازدیدها به زور روزی یکی دو تا می شد،تازه
اون موقع وبلاگ پابلیک بود و همه از آپ شدنش خبر دار بودن..اما حالا...
حالا بعد از دوماه وب نویسی روزانه...بعد از روزهای خوب و باور نکردنی ورود به
دانشگاه...بعد از آشنایی با بچه های جای جای ایران بعد از آپ کردن وبلاگ بعد از
افطارها، بعد از شبای بی همتای قدر بعد از روزای خوب تنها نبودن! می خوام به همه
وبنویس های دنیا بگم که:
تا لحظه ای که دستام یارای نوشتن دارن و تا لحظه ای که قافیه ها تنهام نمی ذارن و
تا ابد...وبلاگ رو آپ می کنم...
***
اینقدر میگن اکس نخورید اکس نخورید شما
فکر میکنید بدتون رو میخوان
این مطالب رو بخونید تا اثرات اکس رو ببینید
یه روز یه عنکبوت قرص اکس می خوره پتو میبافه
اصفهانی قرص اکس می خوره سوار ماشین می شه دو نفر حساب می کنه
ترکه اکس می خوره نفر اول المپیاد فیزیک می شه
شیطان اکس می خوره مردم رو به راه راست هدایت می کنه
پرگاره اکس میخوره مستطیل میکشه
یه جوجه اکس میخوره میگه جیکس جیکس
یه روز یه قورباغه قرص اکس میخوره، تا شب کرال میره.
کرم ابریشمه قرص اکس میخوره، پلیور میبافه.
مرغه اکس میخوره ، میگه قدس قدس قدس
نوید اکس میخوره و میاد هر روز وبلاگ رو آپ می کنه!
***
این هم ساب دامین دیگه وبلاگ که سرعتش کولاکه:
www.hamkelasi.coo.ir
ممنونم ای غریبه!
غریبه ای آشنا
با قلب من هم صدا
عزیزی مثل خدا...
غریبه ای که حتی دیدن اون امیده
اگر چه سر میزنه اما نظر نمیده...!
ممنونم ای غریبه...
***
اگه گفتید..
سلام..اگه گفتید...حالتون خوبه؟ اگه گفتید...امروز چند شنبه بود اگه گفتید...سه
شنبه بود اگه گفتید...
راستی اگه گفتید کی میگه: اگه گفتید!!!
آره خوده خودشه...نمازی فر!
فلسفه این اگه گفتیدها رو من بالاخره کشف می کنم...
وای از این فنائی،روز به روز به عاجز بودن عقلم در کشف این فنائی بیشتر پی می
برم...اون کی بود و ما چی دربارش فکر می کردیم!...یه خصوصیت دیگه استاد فنائی که
واقعا بی نظیره اینه:
امروز مسئله طلاق و نکاح و... بود که طبیعتا موضوعاتی در این بحث هست که باید تو
کلاس روشن بشه و دیگه اگر نگفته بشه از دست رفته و اصلا هم هیچ قباحتی نداره،خود
فنائی هم بر این مسئله واقفه و هرچی لازم بود گفت اما من نمی دونم دیگه چرا اول هر
جملش می گفت:دیگه بیشتر از این توضیح نمیشه داد...یا مثلا می گفت:همینجا سربسته
بمونه! یا...درهمین حد کافیه! ولی با این وجود بحث رو بطور کامل و تمام شرح داد و
حتی یه واو هم جا نیانداخت...!یعنی اولش یه طوری می گفت که انگکار هیچی نمیخواد
بگه،ولی هرچی خواست گفت...!
از کلاس درس فنائی امروز من به اطلاعات به روز و جدیدی دست یافتم که نمونه هاش
اینها هستند:
- اولا اینکه ممکنه برادر یه زن شوهر داشته باشه!!!
خیلی عجیبه نه؟!...
- ثانیا اینکه ممکنه یه پسر بچه شیر یه((دختر بچه)) رو بخوره!!!
خیلی فاز داد کلاس فنائی البته وای بحال من تو امتحان آخر ترم،من هیییییییییچی از
کلاساش جزوه ندارم...! ایها الناس من رو دریابید...
از اینکه وب رو چک کردید یه دنیا ممنونم و امیدوارم بتونم با نوشته هام ذره ای حال
و هواتون رو عوض کنم...
از دوستان محبت(نظر!)
از برگ گل لطافت
خواهیم و گر بیاید چیزی جز این
عجیب است...!
سلام هم دانشگاهی
شایدم بتونم بگم هم کلاسی
من هم دانشگاه زبونم لال بین المللی هستم
البته رشته حقوق نوید خان خوشم اومد از وبلگت خوب می نویسی اما اخی بمیرم برات که یه نظر هم نداری ؟
دلم واست خیلی سوخت گفتم حیف این ژسر نیست این همه مطلب دریغ از یه نظر///
داداش اگه خواستی ما رو ببینی بیا دانشگاه کتاب خونه اگه میل داری هم بنویس
شاید واست ایمییل زدم خدا را چه دیدی
شاید اندکی دلم بگرفت و تو را گرفت
موفق باشی زیر سایه آقا امام زمان
سلام.نمی دونم چطور سر از اینجا در اوردمبه هر حال می خوانمت