همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

الچارشنبه!

چارشنبه بود  و  عربی و لطفی و معماهایی که فقط خودش بلده حلشون کنه و ممکنه یه نفر شانسی یه چی بپرونه و اونم بگه: آفریییییییین! نیم نمره رو گرفتی!

ساعت اول هم گیر داده بود به من که چرا کتاب مبادی رو دو جور گرفتی و همشون یه شکل نیست! انگار که طبکاره!

بعدش  هم که حضور غیاب کرد اونقدر اسمم رو آروم خوند که اصلا نشنیدم و منو غایب زد و اگه نمیفهمیدم یه ساعت و نیم سر کلاس نشستنم تباه میشد!

ساعت دوم با قافله باشی درس داشتیم که اونم دیگه وضعیتش مشخصه! از ثانیه ای وارد کلاس شد شروع کرد به کوبیدن مخها...

ساعت آخر خیلی حال کردم آخه همش ام پی تری گوش کردم و لطفی  هم واسه خودش یه ساعتی معما طرح کرد و یه روز دیگه از روزای دانشگاه تموم شد...ته کلاس خیلی حال میده هم میشه خوابید هم  موزیک گوش کرد و هم...

...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد