همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

سلام علیکم

(واقعا نمی دونم چرا تو این مدت اصلا پست نزدم؟! )

دلم واسه همه تنگیده، (اما نه خیلی زیاد!) میخواستم خیلی وقت پیش پست بزنم اما نشد، شما هم که دیگه انگار نه انگار که همکلاسی به نام نوید داشتید! نه کامنتی نه چیزی! آخ آخ این احسان دهقان که دیگه اصلا تعطیله رفاقته! اگه من امروز بهش نزنگیده بودم تا آخر تابستون همینجور سایلنت می موند، (آخی نمی دونم چرا هر چی سعی می کنم دلم واسش تنگ نمیشه!)

تا الان که تعطیلات به من خوش گذشته، علی رغم سهمیه بندی مسافرت هم رفتیم شمال، خیلی دوست داشتم بریم طرفای غرب کشور(سمت کهکیلویه و بویر احمد) اما متاسفانه نشد!

به جون خودم اصلا هیچ سوژه ای واسه نوشتن ندارم اگه شما دارید کامنت بذارید.

 فعلا..

داش میثم رو ایول

سلام علیکم خدمت برادران محترم و خواهران محترمه!(بقول استاد لطفی)

ایول ایول داش میثم رو ایول! این بابا ختم ایوله! یعنی دیگه دیروز ترکوند! تقلب!؟ تو روز روشن؟!(استغفرالله) البته با این کارش زحمات دانشجویان سخت کوش کلاس(مثل خودم!) رو به باد داد!!!

برگه امتحان رو که چک کردم فهمیدم که با بد شرایطی از نظر روحی و جسمی مواجه خواهم شد! چون بعضی سوالها بد جوری مخ آدم رو بکار می گرفت! بعد از اونهمه فعالیت شدید ذهنی! وقتی گفت فرصت دارید مشورت کنید! فهمیدم که این امتحان یه نمایش غم انگیز بیش نبوده! انگار فهمیده بود که بر و بچ ما ترم قبل چه عذابی رو سر امتحان عربی متحمل شدن واسه همین می خواست یه حال درست و حسابی تقدیم ما بکنه اما در حین امتحان هم بد حالایی می گرفت! صداش که می کردم سوال بپرسم می گفت:

من که این رو تو کلاس گفت ((یادته اونموقع تو داشتی ته کلاس می خندیدی؟))

شکر خدا که عربی هم بخیر گذشت،نمازی هم که نمرات اصول رو بسرعت برق و باد اعلام کرده ایشالا همه قبول شده باشند، جزوه آئین دادرسی هم که فردا میخواد ازش صد در صد سوالای باحال بیاد اصلا یه قسمتهایی داره که هیچ ارتباطی با درس ما نداره و فقط تاریخچه تشکیل دادگاهها رو توضیح داده که از همه قسمتها هم بد قلق تره.

تو یه چشم زدن یه سال تموم شد و هیچی نشده شدیم سال دومی!

خوبه برم یه نگاه به جزوه بیاندازم، فعلا..