همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

شعر داغ...!

سلام ای رهگذر همیشگی از کوی ذهنم...

این شعر داغه داغ هست،یعنی تازه از تنور ذهنم بیرون اومده!الان یعنی شب جمعه ساعت یازده و چهل و هشت دقیقه این شعر رو سرودم...امیدوارم لیاقت خوندن توسط شما دوست عزیز رو داشته باشه!:

حتی...

 

حتی اگر روزی روی

از من جدا باشی چه غم؟
گل هر کجا پا می نهد

آنجا گلستان می شود!

حتی اگر روزی تو را

با ((دیگران)) بینم چه غم؟

جز آه  آیا بهره ای

بر بی نصیبان می شود؟

حتی اگر روزی زنی

سیلی به روی من چه غم؟

با جور دست بادها

دریا خروشان می شود!

((اول)) نگاه من بشد

مجنون کوی روی تو

زین رو کمال عاشقی

با درد نوشان می شود!

حتی اگر یک قطره از

دریای می گون لبت

بر من نریزی عیب نیست

این کار اگر لیلی کند

چون می فروشان می شود!

شعر مرا ای نازنین

از روی دانایی مبین

هر کس که رویت دیده است

دانای نادان می شود....!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد