سلام!
امروز رفتم یه سر پیش استاد قافله باشی ببینم کدوم نکات رو میگه که مهمه و ممکنه در امتحان بیاد که ایشون گفت هر چیزی که گفته بغیر از بحث های تاریخی:(حمله مغولها و دوره های زبان پارسی و...) در امتحان میاد و خودش به عنوان مثال به اینها اشاره کرد:تعریف املا،انشاء، اغلاط رایج در زبان پارسی، شیوه تحقیق و علامتهای زبان پارسی.
در ضمن گفت که زیاد سخت نگیرید و امتحان سختی نمی گیره.
امروز یه نگاهی که به ادبیات انداختم دیدم چیز خاصی نداره و میشه یه نمره قبولی ازش گرفت.
همونطور که استاد گفت دوازده نمره از شرح عبارات و اشعار در امتحان میاد که به گفته خودش هر چی بیشتر شرح بدیم نمره بیشتری می گیریم، پس سعی کنیم هر چیزی که در باره اون شعر یا متن می دونیم بنویسیم، مثلا:
توضیح اشعاری که استاد گفت خودمون باید بخونیم:
شعر بهار صفحه 53:
· بیت اول مصرع دوم ((می)) اول می استمرار است که متعلق به آید است یعنی ((می آید))
· بیت دوم مصرع دوم: خُنُک یعنی خوشا، ای خوش- نوش منظور نوشیدن شراب است.
· بیت سوم: همه بوستان زیر برگ گل است یعنی آنقدر گلبرگ گل انبوه است که همه بوستان را فرا گرفته( برگ گل: گلبرگ)
· پالیز در بیت چهارم یعنی بوستان- ببالد در اصل به معنی پرورش یافتن و رشد کردن است(در دبیرستان هم به اشتباه به ما همین رو گفتن!) ولی در اینجا گل معشوقی است که بخاطر شوق عاشق خود(بلبل) به خود می بالد و می نازد.
· دژم یعنی افسرده و غمگین
· بیت هشتم ((گر)) در مصرع اول به معنی یا آمده: نمی دانم ابر عاشق است یا گل؟- هژبر:شیر
· بیت نه هم به شوق عشق گل اشاره دارد و هم به شوق عشق ابر: اگر گل را در نظر بگیریم یعنی یعنی غنچه ای که با دریدن پیراهنش شکوفا می شود و آتش هم به معنی سرخی گل است و اگر ابر را عاشق بگیریم دریدن یعنی رعد و برق زدن و آتش یعنی سرخی صاعقه.
· (پیراهن دریدن:کنایه از شوق بسیار)
بیت ده:سرشک هوا:باران گوا:گواهی یعنی قطره باران در نزد خورشید که فرمانروای آسمان است گواهی می دهد.
· بیت یازده: ((که)) اول پرسشی است ودوم ربطی مصرع دوم پوید: تکاپو کند، تلاش کند.
· بیت دوازده: مصرع دوم یعنی بلبل همانند زبان پهلوی(که زبان بسیار زیبایی است) آواز زیبا می خواند.
· بیت چهارده:همچو آواز رستم که در دل شب حتی دل فیل و چنگال شیر را از هیبتش پاره می کند، ابر نیز در شب تیره می غرد.
شعر لطف حق صفحه 122:
· بیت سوم: چون رهی: چگونه نجات یابی؟
· بیت چهار مصرع دوم: یعنی موج نیل وجودت را نابود می کند، آب: همان آب نیل است- شاعر خواسته عناصر رابعه را در بیت بیاورد. خاک: بن وجود.
· بیت پنج یعنی به مادر موسی وحی شد که خیال باطل نکن، موسی در پناه ماست.
· بیت شش: پرده شک اضافه تشبیهی.
· بیت هفت: ما موسی را که به آب فکندی در پناه خود گرفتیم. دست حق:اضافه تشبیهی مصرع دوم: تلمیح به یدالله فوق ایدیهم
· ابیاتی که از این قسمت به بعد بار معنایی اینچنین دارند: که فقط خدا حکم می کند دارای تلمیح به آیه لا حکم الا لله هستند.
· بیت سیزده نسیان: فراموشی بار کفر: اضافه تشبیهی
· بیت چهارده: مصرع اول ((به)): بهتر است.
· بیت پانزده مصرع دوم: سرگردان یعنی تسخیر شده
· بیست و دو سیر: سفر کشتی
· بیست و چهار کیاست:فرماندهی، کشتی امکان: هستی ممکن الوجود.
· بیست و هشت مصرع اول یعنی موج او را مثل طوماری پیچید.
· بیست و نه بنای شوق:اضافه تشبیهی یعنی شوقی که به امید نجات در دل او پدیدار شده.
· سی: بین انسانهای دردمند و بیچاره تبعیضی تبعیضی قائل نمی شویم. خرد: کوچک
· سی و یک: قطره: قطره موج دریا : به قطره گفتم طرف او مریز
· سی و پنج: ژاله: شبنم
· سی و هفت: اشک را گفتم مکاهش: به اشک گفتم از تاب و تحملش مکاه
· سی و نه: جهانداریش ده: فرمانده و پادشاهش کن
· چهل و یک:نا ایمن: بی ایمان
· چهل و دو: آیینه ساختن از خشت کنایه از کار باطل و بیهوده انجام دادن
· چهل و چهار: مصرع اول پارادوکس دارد.مصرع دوم: بنای سست و تکیه گاه نا امن ساختن
· چهل و پنج: دزد ها را نگهبان قصر خود کرد(نمرود)
· چهل و شش: مصرع دوم یعنی دشمنی و عناد را رواج دادند.
· چهل و هفت: درس عار: دانش ننگ ، اسب بی فسار راندن: کنترل نکردن نفس
· پنجاه: تیه ضلال : اضافه تشبیهی به معنای بیابان گمراهی وزر و وبال هم یعنی گناه و دردسر
· پنجاه و یک: تنور خودپسندی: اضافه تشبیهی یعنی به سبب غرورشان کارهای ناپسند انجام دادند.
· پنجاه و دو: صید هوا: اسیر هوی و هوس
· پنجاه و سه: در اثر گناه نور لطف درونش از بین رفت
· پنجاه و چهار: تلمیح به ماجرایی که طی آن نمرود می خواست به جنگ خدای یگانه برود.
· پنجاه و شش عُجب: خودپسندی -برق عجب : اضافه تشبیهی شرار: جرقه اینجا یعنی فتنه و شری که باعث شده خانمانها نابود گردد
· پنجاه و هشت: رای بد: اندیشه ناپسند
· پنجاه و نه مصرع دوم: چشم خودپسندش را کور کن(خودپسندی اش را از بین ببر)
· شصت: دماغ: مغز - باد در دماغ(سر) داشتن: غرور و تکبر بیجا داشتن
· شصت و یک: استفهام انکاری یعنی از یاد نمی بریم
صفحه 248 بیت اول: سخن مانند گوهری می ماند که گوینده آن همچون غواصی است که به سختی می تواند آنرا بیابد و ارائه کند.
بیت دو: سخنی که از روی تفکر نیست را نباید به زبان آورد یا نوشت.
بیت سوم: حتی استادان سخن نیز در هنگام صحبت هراس دارند تا مبادا سخن نا پخته و بی ارزش بگویند.
امیدوارم مطالب واستون مفید باشه اگه در هر جایی به مشکلی برخوردید بگید تا انشاء الله اگر تونستم جواب بدم.
بهتر بود وبلاگم رو به صورت لینک میذاشتی چون اینجوری اگه روی لینک کسی کلیک کنه وبلاگ من روی وبلاگ تو میاد و وبلاگ تو بسته میشه چون دوستت دارم میگم
به هر حال دمت گرررررررررررررررررررررم