همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

همکلاسی

روز نوشته های یک فقه و حقوقی...

نه معلم بود...

سلام

دیروز وقتی سوالهای منطق رو بین بچه ها پخش می کردن صدای اعتراض تک تک اونها به گوش رسید که باید امتحان تستی برگزار می شد!اونهایی که اندک دقت نظری روی سوالات دیروز بخرج دادن متوجه شدن که برای طرح اون سوالها کمتر از یک ربع وقت گذاشته شده!!! رسولی هم در مجموع آدم خیلی اکتیو نیست(آخه من چه جوری منظورم رو بگم که... اصلا حال و حوصله نداره!!!)، که اگر میخواست امتحان تستی بگیره مطمئن باشید از خودش مایه نمیذاشت تا سوال طرح بکنه و همون سوالهای تستی رو که منبعش کتاب وحشتناک((منطق 1)) بود رو میداد حل کنیم! اونوقت میخواستم ببینم کی میخواد به این پرسش جواب بده که نمیدونم نظریه فلان فیلسوف در مورد مابعد الطبیعه چیه؟!!! کلا استاد رسولی استاد بسیار خوبی بود، فقط به نظرم یه خورده کمبود خواب داشت و جلسات اولی که غیبت می کرد نیاز به استراحت داشت!!!

علی رغم گیرهای سه پیچی که فنائی در طول ترم به یادگار گذاشت ولی انصافا ((آدم)) بود! و غیر قابل مقایسه با...

واقعا از نظر روانشناسی نمی دونم که چرا یک نفر ممکنه به این درد دچار بشه که لذت ببره از در تنگنا قرار دادن بقیه!

بنده در باره این مساله با هاش صحبت کردم(اصلا دیگه حتی حاضر نیستم اسمش رو اینجا بیارم!)، اما دیدم که اصلا بویی از منطق و صحبت نبرده و فقط میخواد بره!

اما خیلی دوست دارم یه چیزی بهش بگم و اون اینه که نهایتا اگر خیلی از بچه های کلاس هم درسش رو بیفتن و کارنامه هاشون با توجه به واحد بالای درسش خیلی درخشان نشه! بگم که ((این کارنامه ها همه قراردادیه، کارنامه اصلی رو اونطرف بهمون میدن!))، دوست دارم بگم که تو که بنده خدایی! خدا با اون همه عظمت میفرماید:

((ما جعل علیکم فی الدین من حرج))!

اونوقت تو...

یه بار اونهمه ادعای استنباط احکام فقهیت رو بکار بگیر تا ببینم چه چیزهایی از این آیه دستگیرت میشه؟!!!

من که دیگه یه ذره هم غصه نمره رو ندارم و بیخیالش شدم!!! اما فقط برام عجیبه که کسی که کل قرآن رو از حفظ میخونه چطور ممکنه چنین شخصیتی داشته باشه ؟!

***

 

خارم ولی...

 

شعرم بوی نفسهای مضطربم را گرفته، بوی بی تفاوتی و فرسنگها دورتر از خاطراتی که باید بمیرند!:

خارم ، ولی در حسرت

سیمای گل، پژمرده ام!
خارم ولی افسوس و درد،

سیلی ز باران خورده ام

خارم ولی هر کس مرا

له کرده با پاهای خود

خارم ولی خواهم شوم

اینک رها از جای خود!

هر کس به نحوی قلب من

بشکست و از من شد جدا

خارم، ولی خارم مکُن!

افتاده ام دیگر ز پا...!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد